به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، «فراخوان انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور»؛ این خبری بود که روز گذشته روی خروجی رسانهها قرار گرفت! اگرچه طبق قانون اساسی، سازمان بهزیستی بهعنوان متولی اصلی سلامت اجتماعی در کشور معرفی شده است، اما نگاهی به کارکرد این سازمان در طول این سالها نشان میدهد که نهتنها گروههای هدف بهزیستی با مسائل و مشکلات مختلفی دست به گریبان هستند، بلکه ساختار سازمان بهزیستی که خود روزی با هدف حمایت از اقشار آسیبپذیر تاسیس شد حالا نیاز به تیمار و ترمیم دارد و شاید بتوان فراخوان انتخاب رئیس سازمان بهزیستی را هم در همین راستا ارزیابی کرد.
درفراخوان انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور که درسایت اطلاعرسانی دولت هم منتشرشده،حداقل مدرککارشناسیارشد رشتههای مرتبط با ماموریتهای سازمان و حداقل ۱۰سال سابقه مدیریتی موثر در سازمان بهزیستی یا حوزههای مرتبط با سازمان بهعنوان شرایط عمومی احراز این سمت ذکر و از داوطلبان خواسته شده برنامهها و مدارک خود را ارسال کنند.
گذشته از اینکه چنین رفتاری تا چه اندازه نمایشی یا واقعی است، اتخاذ چنین تدبیری تصویرگر یکی دیگر از چالشهای سازمان بهزیستی کشور در انجام ماموریتهای محوله است. بهزیستی، سازمانی که سال ۱۳۵۹ برای تحقق سه اصل۱۰(آسانکردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی)، ۲۱ (ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت مادران، بهخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بیسرپرست)و اصل۲۹ یعنی حق همگانی برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح و... تأسیس شد.
بااینحال به نظر میرسد بهزیستی برای رسیدن به اهدافی که در قانون برای آن ترسیم شده، فاصله قابلتوجهی دارد. البته در میان سه اصل ذکرشده شاید بتوان اصل ۲۹ قانون اساسی را مهمترین اصل مربوط به این سازمان دانست؛ اصلی که با نگاه به عملکردی که سازمان بهزیستی در این سالها داشته و همچنین انتقادات بسیاری از افراد تحت پوشش بهویژه معلولان در بحث مبلغ مستمری، بحث اشتغال و فرهنگسازی بهنظر میرسد که خیلی مورد توجه مسئولان این سازمان قرار نگرفته است. حالا با رویکارآمدن دولت چهاردهم این سازمان با انتشار فراخوانی درصدد انتخاب یک ریاست اصلح برای پیشبرد اهداف دولت، شایستهگزینی و رعایت عدالت در انتخاب مناصب است.
مستمری بخور و نمیر!
بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر، مستمری مددجویان روندی صعودی طی کرده و امسال نیز صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز اعلام کرد: «امسال مستمریها ۳۰درصد افزایش یافت و به اشتغال در این حوزه توجه ویژه شده است.» مثلا در سال گذشته (۱۴۰۲) برای خانوارهای یکنفره ۷۶۴هزار تومان، دونفره یکمیلیون و ۹۲هزار تومان، سهنفره یکمیلیون و ۵۲۸هزار تومان، چهارنفره یکمیلیون و ۹۶۵هزار تومان و پنجنفره و پنج به بالا دومیلیون و ۴۰۲هزار تومان اعلام شد.
اما با ۳۰درصد افزایش در سالجاری، برای خانوارهای یکنفره در ماه یکمیلیون تومان، دونفره یکمیلیون و ۴۲۰هزار تومان، سهنفره دومیلیون تومان، چهارنفره دومیلیون و ۹۵۰هزار تومان و پنج به بالا سهمیلیون و ۱۵۰هزار تومان برای سال ۱۴۰۳ در نظر گرفته شده است. بااینحال بهرغم شعف و شوق مسئولان از اعلام این خبر «خوش» برای مددجویان بهزیستی سؤال اینجاست آیا این میزان مستمری میتواند جوابگوی نیازهای مددجویان برای زندگی باشد؟ مددجویانی که بخش زیادی از آنها بهدلیل مشکلات جسمی و ذهنی جدی منبع درآمدی غیر از این مستمریها ندارند.
ازسال۱۴۰۰ تاکنون نیز فقط ۲۰ تا ۴۰درصد حداقل دستمزد، مبنای مستمری قرار گرفته که با فرض متوسط حقوق ۱۱میلیون در کشور، پرداختی این مستمری کمک چندانی به مخارج مددجویان نمیکند. بر این اساس بهگفته امیر مغنیباشی، عضو هیأت علمی گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی وظیفه اصلی سازمان بهزیستی «بهزیستن اجتماعی» و «ارتقای کیفیت زندگی» مخاطبان خود است که اتفاقا بهعنوان هدف غایی حرفه مددکاری اجتماعی نیز در نظر گرفته میشود!
تیمار بدنه بیمار سازمان بهزیستی
سازمان بهزیستی یک سازمان عریض و طویل با خدمات متنوع و گسترده است که از توانبخشی معلولان، نابینایان و ناشنوایان، زنان سرپرست خانوار، زنان آسیبدیده اجتماعی و معتادان گرفته تا مقابله با بحرانهای اجتماعی و آموزش و نگهداری کودکان کار را شامل میشود. با فاکتورگرفتن فقط بخشی از افراد تحت پوشش این سازمان که معلولانی هستند که نمیتوانند کار کنند و مجبورند زندگی خود را با همان مبلغ اندک بهزیستی بگذرانند، اما درحالحاضر بخش قابلتوجهی از آنها بهرغم داشتن توانایی جسمی و ذهنی، تحت تاثیر عدم مهارتآموزی و جامعهپذیری امکان کسب درآمد و بهبود شرایط خود را ندارند.
درواقع در طول این سالها بهزیستی بهجای آنکه متمرکز بر اهداف اصلی خود که همان ارتقای سطح زندگی مددجویان است باشد، مانند یک خیریه عمل کرده و افراد را به حمایت حداقلی خود عادت داده است. درواقع از یکسو مددجویان برای جداشدن از این بدنه مهارت پولسازی ندارند و از سوی دیگر نگاه جامعه به این افراد آسیبدیده نگاه مکدر و بیرغبت است. امیر مغنیباشی در یادداشتی، تیمار بدنه بیمار سازمان بهزیستی و ارتقای کارکرد آن را در گرو بهکارگیری رویکرد جامعهمحوری بهجای مددجومحوری، داناییمحوری بهجای تجربهمحوری، داراییمحوری بهجای مشکلمحوری و توانمندسازی بهجای خیریهمحوری دانسته است.
سخن آخر
درحالحاضر با شروعبهکار دولت چهاردهم به نظر میرسد که مسئولان این سازمان بهرغم شعارها و ادعاهای خود، به ضعف در بدنه و کارکرد بهزیستی اذعان دارند. از سوی دیگر نیز انتشار فراخوان انتخاب فردی اصلح برای ریاست سازمان بهزیستی کشور نیز مهر تاییدی بر عزم جدی دولت برای تیمار این بدنه بیمار است.
نگاه جدید به مهارتافزایی مددجویان
برای آگاهی از رویکرد کنونی بهزیستی نسبت به موضوع مهم و حیاتی مهارتافزایی مددجویان با یکی از مسئولان این سازمان به گفتوگو پرداختیم. محمد نصیری، مدیرکل بهزیستی استان تهران درخصوص رویکرد جدید این سازمان در حوزه توانمندسازی میگوید: «توانمندسازی مددجویان قبلا ذیل مشارکتهای مردمی بوده، اما اکنون در تغییرات چارت سازمانی یک بخش به توانمندسازی اختصاص داده شده است.»
وی با بیان اینکه توانمندسازی مددجویان بسته به شرایط و وضعیت هر فرد متفاوت است و صرفا منظور از توانمندسازی اشتغال نیست، میافزاید:«ما رویکردمان توانمندسازی و خروج موثر از چرخه حمایت است. یعنی فرد سرپناه داشته باشد ویک حقوق حداقلی نیز دریافت کند وآن زمان است که میتوانیم بگوییم این فردخروج موثر داشته است.»
وی یکی از راههای بهبود شرایط اشتغال مددجویان را اتخاذ رویکردهای نوین در مهارتافزایی ازجمله توجه به مباحث ICT، برنامهنویسی،هوش مصنوعی را بهدلیل نیاز بازار کاربه این مهارتها میداند.با تمام اینهابه نظرمیرسد برای آنکه سازمان بهزیستی صرفا یک بهداری و خیریهای دستوپاشکسته نباشد نیازمند بازنگری جدی در ساختار و عملکرد این سازمان هستیم.
نظر شما